تـــا به تـــا

تـــا به تـــا

حضرت سلیمان تختش بر باد بود؛ یعنی عالم بر باد است!

وقتی که می‌نویسی،
فکرکن به این‌که باید
از میان خواننده‌هات
یکی دو نفر کشته شوند...
نوشته‌ای که نتواند کسی را بکشد
به درد نمی‌خورد.
نوشته‌ای که تو را
توی تعلیق و غصه
از پا درنیاورد،
به درد
ویترین کتابخانه‌های ملی می‌خورد
و صورت روشنفکرهای مزخرف.
بخوان، غصه بخور.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ اسفند ۹۷، ۰۳:۴۰ - سعید
    سلام

۳۰ مطلب با موضوع «سیاسی :: داخلی» ثبت شده است

۱۳
خرداد

یه روزی یه دولتی اومده بود روی کار که در لفافه، سکولاریزم سیاسی رو توی دینی‌ترین حکومت مسلمان در دنیا تئوریزه کنه...
حالا یه دولت دیگه اومده که پا رو فراتر گذاشته و می‌خواد سکولاریزم فرهنگی رو هم جا بندازه
جالبش اینه که هر دو رییس جمهور،‌ عمامه‌به‌سر هم هستند!
تا کِی سکوت کنیم...؟!


پ.ن: ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ (ﺭﻩ ): ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۸ ﻧﺴﻞ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﻏﺮﺑﺰﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﯿﻢ...

۲۲
فروردين

دوش دیدم که ملایک قید یارانه زدند

انصرافی بنوشتند و به سامانه زدند

بعد تدبیر بران شد در نهاد اعتدال

یک سونا و یک جکوزی شاهانه زدند


آقو ما رفتیم از یارانه انصراف بدیم ، یه نگاه سفیه اندر عاقلی به ما انداختن گفتن آقو ! شما حتما وضعت خیلی خوبه که میخوای انصراف بدی . از کجا آورده ای ؟؟ گفتیم آقو ما یه آدم معمولی جامعه هستیم . قبول نکردن ما رو به جرم مفسد اقتصادی و اخلال در امنیت پولی و ارتباط با ( ب - ز ) گرفتن الانم در بازداشت به سر میبریم . ینی داغونم هااااا  آقو له له هستم :))))

من نظرمو به کسی تحمیل نمیکنم ، اما کسی که نظرش با من مخالف است ، خر است ، تمام شد رفت

امضا: فامیل دور


۱۹
فروردين


روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﺵ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ .
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭﻧﻮ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ .
ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ ۱۰ ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ( ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ).
ﮐﺎﺭﮔﺮ ۱۰ ﺩﻻﺭ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﺍﻭﻧﻮ ﺗﻮﺟﯿﺒﺶ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ .
ﺑﺎﺭﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ۵۰ ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺍﻭﻣﺪﻩ، ﭘﻮﻟﻮ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ .
ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ (ﮐﻮﭼﮑﯽ) ﺭﻭ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﮐﺎﺭﮔﺮ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﮐﺎﺭﺷﻮ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻭ ﺣﺮﻓﺎﺷﻮ ﺑﺎﻫﺎﺵﻣﯿﺰﻧﻪ .
ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺬﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ .
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﻮﻥ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺪ،ﺩﺭ ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯾﻢ .
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮﺍﺳﺖ؛ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ،ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺬﺍﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ…


پ.ن: پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت

حالا انتظار دارى با پاى خودش بره از گرفتن یارانه انصراف بده!؟ 
۱۵
فروردين


سى و پنج سال پیش، چند نفر امریکایی توسط دانشجویان ایرانى در لانه جاسوسى دستگیر مى شوند و بعد از مدتى هم صحیح و سالم آزاد مى شوند اما هنوز هم امریکایى ها آن را فراموش نکرده اند و در مورد آن نه تنها فیلم ساخته اند بلکه به نماینده جدید ایران در سازمان ملل به این بهانه ویزا نمى دهند؛ آن وقت ژنرال هاى ساده لوح و خوش خیال دولت یازدهم ، کودتاى 28مرداد، سرنگونى مصدق، حمایت از دیکتاتورى به نام محمدرضا، حمایت از صدام و رساندن تسلیحات نظامى به وى، ماجراى طبس، انجام انواع و اقسام تحریم ها و دسیسه ها علیه ایران، حمایت از فتنه 78 و 88، سنگ اندازى هاى مکرر در پرونده هسته اى ایران و... ده ها موضوع دیگر را در سه سوت فراموش کردند! د ... ها! اگر "انقلابى" هم نیستید لااقل کمى "غربى" باشید!


۲۲
بهمن


انشالله ادامه دهنده ی راه شهدا باشن و از به ثمر و نتیجه رسانندگان انقلاب اسلامی 


پ.ن:

از دیشب می گفتن منو ببرید 22 بهمن، و میگفتن که فردا باهم میریم آمریکا (منظورشون مرگ بر آمریکا گفتن بود)



۲۰
بهمن

اگر یک روزى هم مسئله‌ى هسته‌اى حل شد - فرض کنید جمهورى اسلامى عقب‌نشینى کرد؛ همان‌که آنها میخواهند - خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه‌ى دیگر را به‌تدریج پیش میکشند: چرا شما موشک دارید؟ چرا هواپیماى بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستى بدید؟ چرا رژیم صهیونیستى را به رسمیّت نمى‌شناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه‌ى به قول خودشان خاورمیانه حمایت میکنید؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا...
امام خامنه ای 12 آبان 92

کنترل برنامه موشکی ایران به خواسته‌های آمریکا اضافه شد

 ادعای رو به رشد آمریکایی‌ها: ارسال ماهواره، پوششی برای توسعه توان موشک بالستیک است، موشک بالستیک نیز برای حمل بمب هسته‌ای کاربرد دارد، پس تمام این برنامه‌ها نیز باید متوقف شود.

۱۴
بهمن


دهه شصت برای نصف یک مرغ از 4 صبح توی صف می ایستادیم چون بنابود عزتمان را به نفروشیم. دهه شصت برای نیم کیلو پنیر صف می ایستادیم چون شعار داده بودیم نه شرقی، نه غربی... دهه شصت حتی پک های سیگار هم کوپنی بود چون گفته بودیم ما شریک غم همه مظلومان جهانیم. دهه شصت برای بیست لیتر نفت توی سرما می ایستادیم چون می فهمیدیم جنگ جنگ تا پیروزی یعنی چه... دهه شصت برای یک نوع روغن، یک نوع برنج، یک نوع شامپو و ...برای یک نوع زندگی همیشه توی صف می ایستادیم...دهه شصت دهه صف بود. هم صف مخاصمه با امریکا هم صف گذران زندگی. ولی توی صف می خندیدیم. احساس تحقیر شدگی نداشتیم. چون رهبران مان ما را از آرمان های عزت مندانه انباشته بودند... اما امروز با کدام آرمان عزت مندانه صف ببندیم؟!
امروز که امریکا گویا شریک مودبی شده، امروز که برای پولهای نسیه پیش پیش چرخه های علم و تکنولوژی مان را متوقف کرده ایم، امروز که صدای حمایت از آزادی خواهان را فروخورده ایم، امروز که با وزرای جنگ رژیم صهیونیستی در یک مجلس سخنرانی می نشینیم، امروز که ترجیح می دهیم درباره هولوکاست چیزی نگوییم که به رفقای مودبمان بربخورد، امروز که فحاشی های آمریکایی ها را با سکوت پاسخ می دهیم... امروز چرا باید صف ببندیم؟
صف های امروز پشتوانه عزتمندانه ندارد. گویا برخی ته دل مردم را خالی کرده اند تا صف درست کنند.

پ.ن:

این عکس ناواضح ترین عکسها از صف های طولانی در زیر برف و سرما بود. عکسهای واضح تری هم بود که متاسفانه خیلی ها به بهانه ی انتقاد و حتی قدردانی آنهارا منتشر کردند. 

۳۰
دی

خدایا اگر دستبند تجمّل، نمی‌بست دست کمانگیر ما را
کسی تا قیامت نمی‌کرد پیدا، از آن گوشه کهکشان تیر ما را
ولی خسته بودیم و یاران همدل، به نانی گرفتند شمشیر ما را
ولی خسته بودیم و می‌برد توفان، تمام شکوه اساطیر ما را

درد نوشت:

آن زمان که دشمن به جانمان حمله کرد، شهدا ماراشرمنده کردند..

نکند این روزها که دشمن به نانمان حمله کرده، شرمنده شهدا شویم!!


***

دانشجو موذن یک ملت است واگر خواب بماند نماز امت قضا می شود...
شهید بهشتی

۲۹
دی

با انتشار جزییات تعهدات ایران در معامله ژنو مبنی بر راستی آزمایی و شقاف سازی فعالیت های مرتبط هسته ای ، مشخص شد اگر پرزیدنت اوباما و نتانیاهو 10 برابر از همین مبلغی که قرار است  به طور قسطی  پیش کشمان کنند  را در راستای انواع اقدامات جاسوسی پیچیده ، زمان بر و طاقت فرسا  برای جمع آوری اطلاعات هسته ای و سری کشور خرج میکردند ، بازهم به این حجم از اطلاعاتی که به واسطه معامله ژنو به چنگ می آورند دست پیدا نمی کردند ...!

از فرستادن انواع هواپیماهای بدون سرنشین نظیر RQ-170 گرفته تا طراحی انواع بدافزارها نظیر استاکسنت ، از شبکه سازی ، تربیت جاسوس ، نفوذ و جذب متخصصان هسته ای بگیر تا انواع روش های جاسوسی نوین و هزینه بر ....
حالا با یک امضا ، هر نوع اطلاعاتی که در خواب هم نمیدیدند به طور مستمر ، روزانه ، منظم  و محترمانه  تحت عنوان شفاف سازی تقدیمشان میشود . از جزیی ترین اطلاعات فنی ساختمان های و تاسیسات هسته ای گرفته تا هر نوع اطلاعاتی که به هر نحو مرتبط با فناوری هسته ای ایران است ..

چه چیز از این بهتر ؟ چرا مستر پرزیدنت از سرمایه گذاری که کرده نباید خوشحال باشد ؟
چرا پرزیدنت اوباما نباید بگوید : روحانی مچرکیم ! ظریف نازشستت !



پ.ن:
هم رئیس مکتب آمد  /   هم رئیس مذهب آمد

پیامبر (ص):امانت ها را بازگردانید؛هرچند به کشندگان پیامبران


امام صادق (ع):جوانان را پیش از آنکه گروه های منحرف؛بر شما در فرهنگ الهی سبقت بگیرند؛با حدیث آشنا کنید
۱۷
دی

این موجود موذی
با شلوار زرشکی
وارد حریم من شد
قرار است ذهن ها را مسموم کند
با ترشحات ذهن مسمومش؛
این موجود موذی، آرامش امامم را به هم می‌زند
آزارش می‌دهد
باید این نخاله را از حریم امن خانه دور کنیم؛
لعنت به این موجود موذی و همه دوستانش
لعنت به همه آن ظلم‌هایی که به مردمم کردند
لعنت به انگلیس و همه فرستاده‌گانش!

جک استراو به ایران آمد


در سکانسی از فیلم قلاده های طلا، در ملاقات دختر جاسوسی که کارمند سفارت انگلیس است با رئیسش، جملاتی طلایی رد و بدل می شود.
دختر نگران است که مسئولین سفارت به دلیل شلوغی ها ایران را ترک کنند و او تنها بماند.
مرد مسئول سفارت [سفیر انگلیس در تهران، سایمون گس] می گوید:

“ما سیصد ساله که توی این مملکتیم و نرفتیم. می دونی چند نفر از دست اندرکاران این کشور، خودشون یا بچه هاشون، تو دانشگاه های ما تربیت شده ند؛ یا تحت تربیت ما در دانشگاه های استرالیا و کانادا که هنوز مستعمره بریتانیاست. آینده این کشور دست بچه هایی است که ما تربیت می کنیم. پدر و مادرشون جرأت برخورد با ما رو ندارند. ما تازه شروع کرده ایم برای همه ارکان حاکمیت شون از حوزه و مرجعین تا دانشگاه و مجالس و دولت برنامه ریزی می کنیم.
پس ما هستیم، اینها میرند!”


تاریخ معاصر ایران نشان دهنده این واقعیت است که بخش اعظمی از مدیران اجرایی کشور، در حال حاضر یا خودشان یا خانواده شان در خارج از کشور به خصوص انگلیس، آمریکا و کانادا زندگی و تحصیل کرده یا می کنند و حتی برخی دارای تابعیت دوگانه هستند!
از خاوری ها و مهدی و فائزه هاشمی ها و نعیما طاهری ها و… که بگذریم، به گفته نشریه آمریکایی آتلانتیک، تعداد فارغ‌التحصیلان دکترا از آمریکا در کابینه روحانی بیشتر از دولت اوباما است!!!

کسی هم نمی تواند منکر شود که دانشجویان خارجی و اتباع دیگر کشورها در کشور متبوع هر دولتی، به عنوان یک عصری که می توان بر روی آن به عنوان مهره ای برای آینده آن کشور که در راستای اهداف آن دولت عمل کند، سرمایه گذاری اطلاعاتی و امنیتی نکند. به بیان دیگر، یکی از وظایف اصلی سرویس های امنیتی و جاسوسی، تربیت و استخدام عامل نفوذی در بین اتباع دیگر کشورهاست و چه بهتر که آن عامل، یک مدیر آینده در نظام کشور حریف یا رقیب باشد!