جانم بگیر ، مالم نگیر
شخصی نان تازه ای به دست داشت و از کوچه ای عبور می کرد، شخص دیگری را دید که گریه و ناله می کرد، به او گفت چرا گریه می کنی؟ گفت: گرسنه ام! شخص نان به دست هم در کنار او نشست و به شیون پرداخت. شخص گرسنه به او گفت به جای گریه کمی از نان خود به من بده تا علت گریه من مرتفع شود. شخص نان به دست به او روی کرد و گفت: تا خود صبح برایت گریه می کنم ولی نان به تو نمی دهم.
باور کنید که تا از چیزهایی که روزی مان می شود و دوست می داریم انفاق نکنیم، در راه قرب الی الله ره به جایی نمی بریم.
- ۹۲/۱۰/۱۴
خشکم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟
گفت:آخه بابام موجیه!
گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟
آخه هروقت موج میگیردش وحال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو ومادرو برادر رو کتک میزنه! ، امامشکل مااین نیست!
گفتم: دخترم پس مشکل چیه؟
گفت: بعداینکه حالش خوب میشه ومتوجه میشه چه کاری کرده.شروع میکنه دست وپاهای همهمون را ماچ میکنه ومعذرت خواهی میکنه.حاجی ماطاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم.حاجی دعاکنید پدرم شهیدبشه وبه رفیقاش ملحق بشه...
برای سلامتی خودشون و خانوادشون صلوات