دقت دق ات نمی دهد، سر سری رد نشو
تا الان دقت کرده بودین؟
خداى متعال فرمود:
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا
سوره حجرات، آیه 13
اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله هاى مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید.
ما ها از این اختلاف تیره و قبیله چگونه استفاده کردیم؟ وسیله ای شد برای خود بزرگ بینی یا خود کم بینی
نمی دونم کیا توفیق خوندن ادامه مطلب رو خواهند داشت...
امامخمینی(ره)
اگر معنویت داشته باشید، فریاد تفرقه افکنان برشما تاثیری نخواهد داشت
« وحدت » از مفاهیمی است که فهم آن بسیارسهل است ولی همواره عوامل و موانعی بوده است که جوامع اسلامی در عمل نشان دادهاند که در فهم همین مفهوم ساده توانایی و لیاقت شایسته نشان ندادهاند و یا اینکه نخواسته اند نشان بدهند. مهم ترین دلیل این امر نیز همین است که بیش از 150 سال افراد آگاه جهان اسلام پیرامون ضرورت بسیار بالای وحدت سخن گفتهاند ولی هنوز نیز عدم اتحاد مسلمانان دربرابر دشمنان ازمشکلات اساسی جوامع اسلامی به حساب می آید. البته منظور ما از جوامع اسلامی مفهومی اعم است و همه اقشار جوامع اسلامی را شامل می شود یعنی از نخبگان و حکومت گران و اهل علم و اندیشه و...گرفته تا مردم عادی که در یک جامعه زندگی می کنند و عضوی از آن محسوب می شوند. یقینا در میان هر یک از اقشار جوامع اسلامی افراد آگاه و عمیقی که عملا نشان داده اند که فهم عالی و بالایی از وحدت دارند وجود دارد ولی متاسفانه اگر بخواهیم کارنامهای از برآیند تلاش تاریخی معتقدان به وحدت ارائه دهیم و همچنین اگر بخواهیم در عرصه عمل تاثیر تلاش وحدت گرایان را بیازماییم مینگریم که هنوز با وضعیت مطلوب فرسنگها فاصله داریم . به همین دلیل امروز نیز از یک سو تفرقه از مهم ترین مصایب جهان اسلام است و از سوی دیگر دشمنان جهان اسلام نیز به سبب تفرقه مسلمانان بزرگ ترین ضربات را به جوامع و کشورهای اسلامی وارد می کنند ذخایر و امکانات مادی و اقتصادی جوامع اسلامی را غارت می نمایند ،کشورها و جوامع اسلامی را اشغال می کنند برای از بین بردن فرهنگ اسلامی هر روز گستاخ تر می شوند در بسیاری از جوامع اسلامی حکومت های دست نشانده و مورد نظر خود را روی کار می آورند و...
امام خامنه ای
آنچه که براى ما مسلمانها مهم است، این است که معرفت خود را نسبت به اسلام و پیغمبر گرامى اسلام، زیاد کنیم. امروز در دنیاى اسلام یکى از دردهاى بزرگ، درد تفرقه و جدایى است. محور وحدت عالم اسلام، مىتواند وجود مقدّس پیغمبر – نقطه اعتقاد همه؛ نقطه تمرکز عواطف همه انسانها – باشد. ما مسلمانها هیچ نقطهاى را به این روشنى و به این جامعیت – مثل وجود مقدّس پیغمبر – نداریم؛ که هم مسلمانها به او معتقدند، هم علاوه بر اعتقاد، یک پیوند عاطفى و معنوى، دلها و احساسات مسلمانان را به آن وجود مقدّس، متّصل کرده است. این بهترین مرکز وحدت است.
تصادفى نیست که ما مشاهده مىکنیم در این سالهاى اخیر، مثل دوران قرون وسطى و دوران تحلیلهاى مغرضانه مستشرقین،نسبت به ساحت مقدس نبىاکرم اهانت روا مىدارند. در دوران قرون وسطى کشیشان مسیحى در نوشتهها، گفتارها و کارهاى هنریشان و در دورانى که تاریخ نویسى مستشرقین باب شد، همانها در آثارشان به شخصیت پیغمبر اکرم اهانت مىکردند. در قرن گذشته هم باز دیدیم که مستشرقین غیرمسلمانِ غربى یکى از نقاطى را که مورد تشکیک و در مواردى مورد اهانت قرار دادند، شخصیت مقدس و مبارک نبىاکرم بود!
مدتها فاصله شده بود؛ ولى اخیراً باز شروع کردند. در چند سال اخیر، انسان یک تهاجم مطبوعاتى و فرهنگى پلید و شومى را در اکناف عالم نسبت به شخصیت نبىاکرم صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم مشاهده مىکند. این کار مىتواند حساب شده باشد؛ چون به این نقطه توجّه شده است که مسلمانان مىتوانند برگرد محور وجود مقدّس نبىاکرم و اعتقاد و محبت و عشق به او جمع شوند. لذا آن مرکز را مورد مناقشه قرار مىدهند.
باید روى معرفى شخصیت رسول اکرم کار کنیم، و نه فقط شخصیت آن بزرگوار به معناى زندگى آن حضرت، بلکه ابعاد گوناگون وجود آن بزرگوار مثل: اخلاقیات و روش حکومت و مردمدارى و عبادت و سیاست و جهاد و تعلیمات خاص را مورد توجه قرار دهیم. نه فقط هم کتاب بنویسیم، بلکه باید کار هنرى و تبلیغى را با شیوههاى جدید و با استفاده از تکنیکهاى موجود شروع کنیم و نه فقط در جمهورى اسلامى، بلکه در همهى انحاى جهان اسلام، آن را انجام دهیم.
دنیاى اسلام باید این سرمایه عظیم معنوى خود را بازشناسى کند. مثل ملتهایى که قرنها بر روى منابع مادّىِ ناشناخته خودشان گرسنه خوابیدند، تا دیگران آمدند منابع آنها را غارت کردند، امروز دنیاى اسلام در کنار ذخایر عظیم معنوىِ خود، با مشکلات فراوانى دست و پنجه نرم مىکند و مىگذراند؛ در حالى که این ذخایر عظیم و منابع بزرگ، مىتواند او را نجات دهد و به او کمک کند.
*****************************************************
این امرى طبیعى است که هر امت متفرق و از هم گسسته اى، بسیارى از موهبتها و سرمایه هاى خود را از دست مى دهد و در معرض انواع خطرات و آفات داخلى و خارجى، نظامى و اجتماعى و اخلاقى وروانى قرار مى گیرد.
و الغاى (= لغو و باطل کردن) قانون اخوت و برادرى اسلامى موجب شد که مسلمانان به طبقات مختلف تقسیم و با یکدیگر بیگانه شوند، و بسیارى از مغزهاى علمى و متفکران آنها به کشورهاى بیگانه مهاجرت کنند.. همین دو عامل به تنهایى کافى است تا یک امت را از بسیارى پیشرفتها و تحولات باز دارد و باعث افزایش دشمنىها و جنگ و خونریزیهایى که امروزه در کشورهاى اسلامى به وقوع مى پیوندد بشود. و ریشه همه این نابسامانیها از آنجا نشأت گرفته که حقایق و دستورات حیات بخش قرآن کریم نادیده گرفته شده، مگرنه اینکه خداى متعال فرمود:
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا
(سورة الحجرات - آیة 13)
اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله هاى مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید.
ما ها از این اختلاف تیره و قبیله چگونه استفاده کردیم؟
- ۹۲/۱۰/۲۴
امام خامنه ای:
یکى از ابزارهاى همیشه مورد استفادهى دشمنان ملتهاى مسلمان براى اختلاف، مسئلهى اختلافات مذهبى، شیعه و سنى و از این قبیل بوده. دعوا درست کنند، اختلاف ایجاد کنند، برادران را به جان هم بیندازند، اختلافات را بزرگ کنند، برجسته کنند، موارد اشتراک و اتحاد را ضعیف کنند، کمرنگ کنند، یک چیز کوچک را بزرگ کنند، برجسته کنند؛ این همه نقاط اشتراک را که بین برادران سنى و شیعه هست، کوچک کنند، ضعیف کنند؛ این کارى است که دائم انجام گرفته است، الان هم دارد انجام میگیرد.
جمهورى اسلامى از اولین روز در مقابل این توطئه ایستاده است؛ علت هم این است که ما ملاحظهى کسى را نمیکنیم؛ این عقیدهى ماست. قبل از اینکه نظام اسلامى تشکیل بشود، برادران ما، بزرگان نهضت، بزرگان مبارزهى انقلابى در آن روز - که هنوز خبرى از حکومت اسلامى و جمهورى اسلامى نبود - در جهت وحدت شیعه و سنى تلاش میکردند. من خودم در بلوچستان تبعید بودم. از آن زمان تا حالا با علماى سنى حنفى شهرهاى بلوچستان - ایرانشهر و چابهار و سراوان و زاهدان - با آنهائى که بحمدالله زنده هستند، رفیقیم، نزدیکیم، صمیمى هستیم. من آنجا تبعیدى بودم، دستگاهها نمیخواستند بگذارند تلاشى از سوى ما انجام بگیرد؛ اما در عین حال ما گفتیم بیائید کارى کنیم که یک نشانهاى از اتحاد شیعه و سنى را در این شهر نشان بدهیم؛ که این مسئلهى هفتهى وحدت - ولادت نبى اکرم در دوازدهم ربیعالاول به روایت اهل سنت، و در هفدهم ربیعالاول به روایت شیعه - آن روز به ذهن ما رسید و در ایرانشهر آن را عمل کردیم؛ یعنى از دوازدهم تا هفدهم جشن گرفتیم. این یک فکر عمیقى بوده است، مال امروز و دیروز نیست.
۱۳۹۰/۰۷/۲۵